داریم کم کم یکی میشیم❤این روزا با تموم سختیاش با وجود او❤ راحت میگذرن. بهم میگه تا تو کنارمی خم به ابرو نمیاد. بهش میگم تو رو دارم مثل کوه میمونی واسم! با همه سختیای زندگیم میجنگم شکستشون میدم. واقعا هم همینطوره
دیگه حس نمی کنم یه ادم دیگست. دیگه حس نمی کنم جداست! باهام امیخته شده. جزئی از خودم میدونمش. همیشه وجودشو دارم چون اون خود منه❤
بیشتر از اونی که حس میکردم دوستش دارم. چند وقت پیش فکر میکردم ادم بیشتر از این نمیتونه کسی رو دوست داشته باشه. الان که داره هر روز بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه فهمیدم دنیای عشق خیلی بزرگتر از اونیه که تصورش می کردم. هر ثانیه، حتی همین الانی که دارم این پست رو مینویسم، احساسم بهش بیشتر میشه.
اینو خوب فهمیدم که بیماریم شاید منو نکشه، ولی نبودش واقعا منو میکشه! شده تموم زندگیم! عزیزترین انسان روی زمینه. ارزشمندترینشونه و
من
واقعا
واقعا
دوستش❤
دارم