...

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

پیام

پیامی داد

محکم

با ابهت

و بالاخره حرفشو گفت

دیدم یه چند وقت بود مشکوک بودا

ذوق دارم و سردرگمم...

۱۹ بهمن ۹۶ ، ۰۳:۲۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پرتقال

های

سلام

انقد نیومدم که دیگه روم نمیشه بیام بنویسم...

چظورین؟ خوبین؟ دلتنگ وبلاگ و وب نویسی شده بودم.

حدود یک ماه سخت و نفس گیر و اسفالت کن گذشت. خیلی رکوردا رو از جمله تعداد ساعت مطالعه در بیست و چهار ساعت، تعداد ساعات بیداری و ... رو شکوندم. همیشه واسم سوال بود چجوری مثلا ۴۸ ساعت شیفت وایمیستن! که خب متوجه شدم از دوران گل و بلبل علوم پایه اماده میشن. دیگه چجوریش بماند.

اوضاع خوب شده... کم کم داره دستم میاد چیکار کنم این حجم مطلب رو تو کلم جا بدم. یه امتحان عملی داشتیم که حدود سه بار خوندمش و امتحانمم خیلی خوب شد نزدیک ۲۰ شدم و فهمیدم این مسخره بازیا و اینکه من نمیتونم و حفظیاتم خوب نیست حرفه. همش به تلاشه.

منتهی خب حجم مطالب زیاده و اکثر وقت ادم صرف درس میشه دیگه.

یه فکرایی تو سرمه واسه جبران یک سالی که پشت کنکور موندم. واسه علوم پایه میخوام کم کم شروع کنم مثل کنکور بخونم که استریت بشم. از اونجایی که سه ترم گذشته فقط پاس کردم و همش شب امتحان بوده، یکم کارم سخته و از ترم بعدم باید مثل ادم بخونم. البته درسای ترم بعدم خیلی سنگینن و اصن نمیشه گذاشت واسه شب امتحان که خطر افتادن در ترم چهار هست که واقعا خطرناکه. منتهی خیلی سردرگمم نمیدونم چی بخونم کی بخونم چجوری بخونم! واقعا نیاز به راهنما دارم و نمیدونم به اقای م پیام بدم یا نه.

اقای م هم قضیش مفصله و فعلا در همین حد بگم که یک بار بهم پیشنهاد داده بود کاملا محترمانه و کاملا محترمانه هم رد شد. مشکلم اینه که از سال بالاییا نمیتونم بپرسم. جوشون خیلی بده و مطمئنم تا بپرسم میگگگگن اووو نمیخواد انقد خرخون باشی و متنفرم ازینکه اینطوری وانمود میکنن و از اون طرف دارن خودشونو میکشن. نمیخوام به هیچ وجه بگم چون اخرش همینه.

نمیخوامم اقای م فکر خاصی کنه واقعا اون قضیه تموم شدس. منتهی پیش خودش نمیگه یعنی یه سال بالایی دخترنبود ازش بپرسه؟ اونکه نمیدونه واقعا هیچکس نیست! نمیدونم میخوام تا قبل شروع ترم جدید برنامم مشخص باشه. ایشالا به یه نتیجه ای برسم

همین دیگه فعلا... 


۰۶ بهمن ۹۶ ، ۲۳:۵۱ ۱۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
پرتقال