حقیقت اینه که زندگی هیچوقت کامل نیست.
نه غم صد درصدی وجود داره و نه شادی صد درصد.
تو اوج سختیا دلیل برای امیدوار بودن هست.
و برعکسش تو اوج خوشی و شادی هم همیشه یه چیزی هست که به قول معروف گفتنی ضدحاله.
اولش واسش بیتابی میکنی،
گاهی حتی کل خوشیتو به خاطرش خراب میکنی،
 تموم تلاشتو میکنی تا از بین بره ولی از بین نمیره چون بخش جدانشدنیشه.
از یه جایی به بعد دیگه
 با وجودی که هست میخندی و خودتو خوشحال نشون میدی
ولی نه ذره ای از دلتنگیت کم شده
نه قلبت اروم گرفته
فقط بهش عادت کردی
قبول کردی باهاش کنار بیای و بپذیریش.
ولی حتی ذره ای از تلخیش رو واست کم نمیکنه.
درست مثل یه مزه ی تلخ زننده وسط انبوهی از شیرینی ها، تو ذوق میزنه.
و این تاوانیه که باید برای بدست اوردن بعضی چیزا پرداخت کنی.
خوبیش به اینه که چه سخت چه اسون میگذره.
در نهایت اون چیزی واست میمونه مهمه.